سعيد حجاريان، تئوريسين طرح تحريمي "مشارکت مشروط" در قبال انتخابات و باني اصلي تحريم انتخابات که جبهه اصلاحات را نيز به اطاعت از خود واداشت؛ به تازگي در اظهاراتي انتخاباتي پيرامون پساتحريم انتخابات گفته است: اگر زورمان رسيد و توانستيم با اصول و برنامه وارد انتخابات شويم، سياستورزي انتخاباتي ميکنيم در غير اين صورت بهصورت تماموقت از صدر تا ذيل، يعني از بانيان از حذف اراده مردم تا خروجيهاي استصواب را نقد فني و کارشناسي ميکنيم. اما ممکن است به نقد کارشناسي هم بسنده نشود. من قبلتر گفتهام ميان انتخابات و خيابان منازل زيادي است از جمله نافرماني مدني. شکلهاي خفيف نافرماني مدني ميتواند حکومت را سر عقل بياورد، چون وما تصميمهاي سياستي فعلي برآمده از عقل نيستند.
به گزارش فرزانکان اميدوار به نقل از مشرق و اعتمادآنلاين، او همچنين اظهار ميکند: در تهران ليست دادن صحيح نبود و جبهه اصلاحات هم کار درستي انجام داد و اطلاعيهاي در اين رابطه صادر کرد. درباره راي دادن يا ندادن هم معتقدم اين کار جنبه شخصي دارد و به صلاحديد افراد بستگي دارد، ولي طبعا اگر شخصي واجد صلاحيت باشد، ميتواند بر راي دادن يا راي ندادن مردم تاثير بگذارد. مثلا تصميم من براي اين انتخابات راي ندادن است حالا اگر چهار نفر من را قبول دارند، به اين ترتيب 5 نفر از مشارکتکنندگان کم ميشود! ببينيد! واقعيت اين است راي دادن در انتخابات امسال تفاوت زيادي با راي ندادن ندارد؛ مثل اين است که يک تکه کاغذ را داخل جيبهاي يک شلوار شش جيب جابهجا کنيم.[1]
*سبب خوشوقتي است که آقاي حجاريان؛ از پس چندين سال کتمان و عمليات فريب و ضد اطلاعات و غيره اما اينهمه کتوم بودن را طاقت نياورد و به تحليل مشرق اذعان کرد که بانيان تحريم از پس تحريم انتخابات به نافرماني مدني يا همان "گزينه خيابان" ميانديشند.
تحليلي که بعدها محمدرضا باهنر نيز به آن اشاره کرد اما حجاريان با ادبياتي شداد و غلاظ به انکار مسئله پرداخت! +
دقت شود که حجاريان همچنانکه به تحريم انتخابات صفت مشارکت مشروط را اطلاق کرد؛ اکنون نيز براي گزينه خيابان از عبارت "نافرماني مدني" استفاده ميکند. و گرنه کيست که نداند نافرماني مدني به رفتارهاي در پستو اطلاق نميشود. لذا نميتوان خشونت خياباني را در پشت عبارتهايي مثل نافرماني مدني پنهان کرد.
اعتراف مهم حجاريان ثابت ميکند که چرا مقام معظم رهبري درباره مخالفان انتخابات با شدت صحبت کردند و آنها را "مخالف اسلام و نظام" لقب دادند.[2]
اين اعتراف همچنين نشان ميدهد که چرا برخورد تبييني_امنيتي در قبال تحريم انتخابات و بانيان آن يک ضرورت است؟ ضرورتي که البته در تأخير قرار دارد.
و اما ماجراي دستمال و شلوار شش جيب!
آقاي حجاريان بايد بداند که وضعيت اصلاحطلبان هرگز بدتر از سال 92 نيست که هيچ نامزدي در انتخابات نداشتند فلذا از نامزد نزديک يعني شيخ حسن روحاني حمايت کردند.
پر واضح است که اکنون به سمت آن سياست درست نميروند چون قصد خيابان و عبور از انتقاد کردهاند.
درباره کنايه دستمال و شلوار شش جيب هم حجاريان بايد اين پاسخ را بشنود که نظاميان قديمي همواره يک دستمال در يکي از جيبهاي شلوار نظامي خود نگه ميداشتند. اينکه آنها اين دستمال را در کدام جيب قرار ميدادند وما مهم نبود اما چون وجود دستمال از اهميت بسزايي برخوردار بود نسبت به آن اهتمام وجود داشت.
پس حتي در بدترين و سختترين حالتها نيز نميتوان و نبايد از صندوق رأي عبور کرد زيرا همانطور که حجاريان هم بالاخره اذعان کرده است؛ در پسا تحريم انتخابات هيچ چيزي جز "گزينه خيابان" وجود ندارد.
گفتنيست، به تازگي 110 تن از اصلاحطلبان نجيب در بيانيهاي سرگشاده؛ تئوري تحريم انتخابات را نقد کرده و بر وم مشارکت حداکثري مردم در انتخابات تأکيد کردهاند.[3]
اعتراف حجاريان؛ باهنر درست گفته بود! ممکن است به انتقاد بسنده نک
انتخابات ,تحريم ,نافرماني ,مدني ,حجاريان ,خيابان ,نافرماني مدني ,تحريم انتخابات ,گزينه خيابان ,حجاريان بايد ,جبهه اصلاحات